وبینار پیشگیری از خودکشی

زیگموید فروید بعد از اینکه در سال 1885 در بیمارستان پیتی-سالپترییر پاریس تحت نظر ژان مارتن شارکو دوره هیپنوتیزم را گذراند، بعد از بازگشت به وین با همکاری يوزف بروئر با استفاده از هیپنوتیزم افرادی که که دچار اختلال تبدیلی بودند را درمان کردند و در اثنی این کار این دوره نفر نظریه ناخودآگاه را مطرح کردند که در کتابی که در سال 1895 منتشر کردند به این نظریه اشاره کردند به اینکه عامل اختلالات تبدیلی تعارضات و داستانهای نگفته شده و سرکوب شده در ناخودآگاه می باشد. بنابراین اولین روشی که فروید بهمراه بروئر برای دستیابی به ناخودگاه استفاده کرد هیپنوتیز بود. اما همانطور که در سخنرانی که در دانشگاه کلارک در سال 1909 داشت به این موضوع اشاره کرد که تعداد افرادی که بتوان با هیپنوتیزم به آنچه که سرکوب شده اند دست پیدا کرد بسیار اندک است. بنابراین فروید در در دانشگاه کلارک ماساچوست در سپتامبر 1909 اشاره می کند که اگر قرار باشه که صرفا از این روش برای دسترسی به ناخودآگاه استفاده کنیم تعداد آدم های اندکی را میتوانیم بهشون کمک کنیم و این منجر شد که فروید به روشهای دیگری فکر کند و اولین تلاشش کتاب تحلیل رویا یونگ بود که در سال 1900 منشتر شد. بعدا فروید به این سمت رفت که که اگر آدم ها نه در خواب و نه در خلسه هیپنوتیزم بلکه در بیداری هم به شکل خلاق داستان بنویسند این داستانها ارزش تحلیلی پیدا می کند و روانکاو از آنها می تواند برای تحلیل استفاده کند. وقتی کسی داستان خلاق و فی البداهه را نه بر اساس آمادگی قبلی و طراحی یک ساختار داستانی با یک مضمون و پیام مشخص تعریف می کند بلکه در شرایطی قرار میگیرد که فی البداهه باید داستانی را تعریف کند که این داستانگویی شبیه به خلسه هیپنوتزیم و رویاها باشه و میتواند یکی از دست مایه های تحلیل در روانکاوی باشد. برای مثال روش TAT که در آنها تصویرهایی به مراجعه داده می شود و مراجع باید به آن تصاویر نگاه کند و داستانی را بسازد. یونگ هم از همین روش استفاده کرد و تکنیکی را ابداع کرد بنام تخیل فعال (Active Imagination) که بعدا اسمش را به واکنش متعالی که افراد را در موقیعت داستانگویی قرار می دهد و از مراجعان میخواهد که داستان را ادامه بدهند. بدلیل اهمیت قصه گویی خلاق به عنوان یک تکنیک در روانشناسی تحلیلی و به این دلیل که افراد زیادی هستند که نیاز به تحلیل شدن دارند و نیاز متخصصین به آموختن این روش، این دوره برای رواندرمانگران و همچنین برای استفاده در اتاق درمان با رویکرد تحلیلی یا تلفیقی در نظر گفته شده است. *گواهینامه این دوره، بصورت دو زبانه و الکترونیکی از سمت آن آموز صادر می شود*
در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) هدف اصلی ایجاد انعطافپذیری روانی است؛ یعنی ایجاد توانایی انتخاب عملی در بین گزینه های مختلف که مناسب تر باشد و نه عملی که صرفا جهت اجتناب از افکار، احساسات، خاطره ها یا تمایالت آشفته ساز انجام یا به فرد تحمیل شود. پذیرش در اکت به معنای خواستن هیجانات و تجارب آزاردهنده و تحمل صرف آناه نیست؛ بلکه تمایل به تجربه رویدادهای ناخوشایند است، بنابراین پذیرش قطب مخالف اجتناب تجربهای است. پذیرش یک جایگزین مهم برای اجتناب بر اساس تجربه است که شامل پذیرش فعال و آگاهانه رویدادهای شخصی است که که با تاریخچه فرد مرتبط می شوند و با عدم تالش فراوانی یا تغییر شکل آن رویدادها مخصوصا زمانی که باعث آسیبهای روانشناختی مرتبط اند. اکت تشویق می کند توسعه الگوهای عمل اثربخش و رشد یافته تر را که منجر به انتخاب اهداف و ارزشهای بزرگ می شوند. در فرایند تعهد، اکت خیلی زیاد به رفتار درمانی سنتی شبیه است؛ زیرا تقریبا می توان رفتارهای منسجم منطقی را با روشهای تغییر رفتار در چهارچوب پروتکل های اکت که شامل تعیین هدف، شکل دهی و فراگیری مهارت و شبیه این ها، توسعه داد.
یکی از موارد بروز خشم در اختلال پرخاشگری تکانشی و یا اختلال انفجاری متناوب میباشد. این اختلال یکی از اختلالاتی روانی است که بسیار سریع شروع میشود و معمولا کمتر از سی دقیقه طول میکشد و عموما در واکنش به تحریک جزئی توسط یکی از نزدیکان رخ میدهند. رفتارهای پرخاشگرانه می توانند اثری دو چندان بر پرخاشگری ما داشته باشند. اما با کنترل آن ها به مرور به آرامشمان اضافه می شود و می توانیم خودمان را فردی آرام ببینیم که در مقابل هر چیزی از کوره در نمی رود و می تواند به خود و اطرافیانش آرامش دهد و نه ترس، اضطراب و دلهره. البته در درمان پرخاشگری، مراجعه به روانشناس با مهارت و صحبت درباره آنچه که فرد نوروتیک (روان رنجور) را به مرحله پرخاشگری می رساند، مشخص می کند که عامل دقیق چیست یا چگونه می شود از این عوامل دور ماند و یا آن را درمان کرد. *گواهینامه این دوره، بصورت دو زبانه و الکترونیکی از سمت آن آموز صادر می شود*
شخصیت آن الگوی پایا و تکرارشونده ما در زندگی است. یعنی هر انسانی کلی جنبه های متغیر و ثابت دارد که حتی بعضی از آن جنبه های ثابت از کودکی و حتی شیرخوارگی تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. مجموعه این ویژگی های ثابت و تکرارشونده که بخشی از آن ها ژنتیک و بایولوژیک هستند و بخشی از آن ها تربیتی و فرهنگی که در مجموع شخصیت یک فرد را تشکیل می دهند. اختلال شخصیت زمانی است که این الگوی شخصیتی، الگوی شخصیتی ناکارآمدی باشد، ولی علیرغم اینکه در روابط و در عملکرد فرد مشکل ایجاد می کند همچنان ادامه پیدا می کند و از آنجا که این الگو، الگوی ثابت فرد است یعنی یک روزی مثل یک عارضه بهش عارض نشده است و بنابراین فرد هویت خودش را در این ویژگی ها می بیند تلاش برای تغییر آن ها هم نمی کند. بنابراین افرادی که دچار اختلال شخصیت هستند برای درمان این الگوها به درمانگر مراجعه نمی کنند، بلکه زمانی که دچار یک مشکل طبی، مشکل ارتباطی، مشکل شغلی یا یک مشکل روانپزشکی دیگری مثل اختلال افسردگی اساسی می شوند آن موقع برای درمان مراجعه می کنند. چیزی که لازم است روانشناسان، این اختلالات شخصیتی را به خوبی بشناسند همین است که معمولا فرد با شکلایت از چیز دیگری مراجعه می کند، مثلا با شکلایت از افسردگی، یا با شکایت از مشکل زناشویی یا مشکل جنسی یا مشکل دیگر و اگر روان درمانگران توجه نداشته باشند که نزدیک به 10 الی 20درصد مردم در جامعه دچار اختلال شخصیت هستند و نزدیک به 50درصد بیماران روانپزشکی دچار اختلال شخصیت هستند و دستکم بگیرند این مساله را، منجر به این می شود که اولا در درمان نتیجه خوبی نگیرند و ثانیا در ارتباط با مراجعه کننده دچار مشکل شوند. به این دلیل ضروری است که درمانگران اختلالات شخصیت را بخوبی بشناسند و تاثیر آنها در رابطه درمانی را بدانند و هر کدام از آنها که قابل مدیریت و درمان هستند شیوه مدیریت و درمان این اختلالات شخصیت را هم بشناسند. *گواهینامه این دوره، بصورت دو زبانه و الکترونیکی از سمت آن آموز صادر می شود*
مصاحبه انگیزشی شیوه مشارکتی و همدلانه جهت کمک به تغییر در افراد است، کمک به کشف راه حلها و دودلی ها و تردید در افراد است، سبکی همدلانه و رهنمود جهت ارتقا آگاهی به منظور تصمیم به تغییر در جهت مثبت است، از فنون همدلی و... جهت غلبه بر تردید استفاده می شود. کاربردهای فراوان در زمینه درمان تنبلی و رفتارهای اعتیادی مانند الکل و مواد مخدر و سایر اعتیاد ها دارد. در این کارگاه مبانی مصاحبه انگیزشی و فنون آن و کاربردهای درمانی آن با استفاده از نقش بازی توسط آموزش گیرندگان مورد بحت قرار میگیرد و مراحل تغییر شناختی مورد توجه بوده و راهکارهای مداخله ایی در هر مرحله بررسی و تمرین میشود.
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که آیا این یک ابزار ابداعی و جدید است؟ در پاسخ باید گفت خیر، پیش از این کارت های ذهنیت های برن اشتاین،کارت های ذهنیت های پائول کاسیانیک و النا رومانوا، کارت های ذهنیت های کودک و نوجوان (دره ذهنیت ها) ماریا گالیمزیانوا و همکاران، از جمله فلش کارت های شناخته شده در عرصه طرحواره درمانی بوده و هستند. البته فلش کارت های دیگری هم در برخی از کشورها تولید شده که شاید کمتر شناخته شده باشند. ما در نسخه ایرانی، با تکیه به برخی ویژگی ها که در این وبینار آموزشی به آنها اشارع خواهیم کرد، سعی در بهبود ابزار داشته و تصاویر آن را بومی سازی کرده ایم.
داستان گروه درمانی در آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. زمانی که از طرفی بدلیل قربانیان فراوان جنگ جهانی، تعداد آسیب دیده ها و کسانی که نیاز به درمان روانی داشتند بطور قابل ملاحظه ای افزایش پیدا کرد و تعداد درمانگران به آن نسبت نمیتوانست افزایش پیدا کند و در نتیجه به عنوان یک راه حل اقتصادی برای این ماجرا تعدادی از درمانگران شروع کردند به انتخاب مراجعینی که مشکلات مشابهی داشتند و آن ها را در یک گروه قرار دادند تا بصورت گروهی ببینند و روان درمانی کنند. بنابراین ابتدا گروه درمانی با یک منطق اقتصادی در شرایط خاص اجتماعی و تاریخی شروع شد. اما در گذر زمان و بتدریج معلوم شد که برای برخی از موارد و بعضی از موضوعات، گروه درمانی بر روان درمانی فردی ترجیح دارد، یعنی جدای از مقرون بصرفه بودن از نظر مالی و امکان پذیر بودن برای جمعیت گسترده تر، بعضی از المان ها (عناصر) درمانی که در گروه درمانی وجود دارد در روان درمانی فردی وجود ندارد و این باعث شد که بسیار از نظریه پردازها بطور خاص راجب گروه درمانی و کار در گروه کار کنند. آدم های مانند ژاکوب مورنو، اریک برن، ویرجینیا ساتیر و خیلی های دیگر در این زمینه چنین انتخابی را انجام دادند. ما از طرفی در شرایط اجتماعی اقتصادی و سیاسی شبیه دوران بعد از جنگ های جهانی یا بین دوران جنگ های جهانی در اروپا و آمریکا هستیم، یعنی دچار بحران های بسیار شدید اقتصادی و رکود اقتصادی هستیم و تعداد زیادی از مردم توان پرداخت هزینه های روان درمانی فردی را ندارند و از طرفی هم با بحران های بزرگ اجتماعی و فجایع بزرگ اجتماعی در کشور خودمان دست و پنجه نرم می کنیم و تعداد آدم هایی که ضربه و آسیب میبینند روز به روز در حال افزایش است. در نتیجه با آن منطق اقتصادی قطعا مقرون بصرفه است که درمانگران به گروه درمانی به عنوان یکی از گزینه های ترجیهی برای کار درمانیشان و کسب و کارشان فکر کنند. اما وقتی که راجب گروه درمانی صحبت می کنیم با اینکه عناصر مشترکی در بین انواع گروه درمانی ها وجود دارد آنقدر سبک های مختلفی در گروه درمانی متفاوت است که عواملی که در یک گروه درمانی توصیه، پیشنهاد و تجویز می شود در یک مدل گروه درمانی دیگر تحریم یا ممنوع می شود و جزو موانع پیشرفت گروه محسوب می شود. بنابراین اگر دانشجویان روانشناسی یا روانشناسان جوان با دقت این روش های گروه درمانی را و تمایزهای آن ها را یاد نگیرند، در انتخاب اینکه کدام رویکرد گروه درمانی بدرد آنها و مراجعین آنها میخورد و قوانین آن گروه چه قوانینی باشند دچار تردید و سردرگمی می شوند. *گواهینامه این دوره، بصورت دو زبانه و الکترونیکی از سمت آن آموز صادر می شود*
وسواس و افکار مزاحم یک فشار فکری است برای ادامه یک فکر یا یک عمل که فرد به غیر منطقی بودن آن واقف است اما قادر به توقف آن نیست . وسواس را می توان یك ایده، فكر، تصور، احساس یا حركت مكرر یا مضر دانست كه با احساس اجبار و وعلاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه غیرعادى و نابهنجار بودن رفتار خود است. روان شناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نِوروزهاى شدید مى دانند كه تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب می کند و او را در سازگارى با محیط دچار اشكال مى سازد. بیماری وسواس یکی از بیماری های شایع در حوزه روانپزشکی است که میلیون ها نفر در دنیا را گرفتار خود کرده است. شیوع این بیماری بین 2 تا 3 درصد می باشد. همچنین وسواس جزو 4 بیماری روانپزشکی است انواع مختلفی از وسواس وجود دارد که در این دوره به بررسی و درمان آنها با استفاده از دو رویکرد ACT و CBT خواهیم پرداخت. *گواهینامه این دوره از سمت مجموعه آن آموز بصورت الکترونیکی صادر و ایمیل می شود*
اختلالات اضطرابی یکی از شایعترین آسیبهای روانی هستند که فرد مبتلا اضطراب مزمن و شدیدی را تجربه میکند و همواره در مورد اینکه در آینده چه اتفاقی روی میدهد احساس ترس دارد. در این حالت فرد در مقابل احساسهای مزمن و شدید اضطراب درمانده میشود و قادر نیست فعالیتهای روزمره خود را انجام دهد. همچنین از موقعیتهایی که برای دیگران عادی به نظر میرسد نمیتواند لذت ببرد. کسانی که دچار اختلال اضطرابی هستند همیشه احساس ترس و نگرانی میکنند، بدون آن که علت آن مشخص باشد. در اختلال اضطراب فراگیر یا برخی از اختلالات وحشت زدگی، فرد همیشه احساس ترس و نگرانی میکند، با وجود آن که دلیلی مشخص ندارد. استفاده از انواع راه های درمان اضطراب به شکل موثر و کارآمد وجود دارد تا به افراد کمک کند تا نحوه کنترل اضطراب خود را یاد بگیرند و آن را کاهش دهید، لازم به ذکر است انتخاب راه های درمان اضطراب به نوع اضطرابی که دارید، بستگی دارد اما در این دوره آموزشی به درمان اختلالات اضطرابی بر اساس رویکرد درمان شناختی رفتاری CBT پرداخته می شود. درمانهای روانشناختی (که با عنوان CBT نیز شناخته میشوند) به شما کمک میکنند تا الگوهای فکری خود را تغییر دهید و بتوانید اضطراب خود را تحت کنترل داشته باشید و نگرانیهای غیرمنطقی را کاهش دهید. انواع مختلفی از راه های درمان اضطراب روانشناختی وجود دارد. برخی افراد ترجیح میدهند تا با یک متخصص کار کنند، در حالیکه برخی دیگر بیشتر از محیط گروهی استفاده میکنند. درمان CBT به شکل درمان روانشناختی ساختاریافتهای است که تاثیر طرز تفکر ما (شناخت) و عمل ما (رفتار) بر احساساتمان را شناسایی میکند. درمان CBT میتواند به صورت حضوری توسط متخصص، یا به صورت گروهی و یا آنلاین انجام شود. درمان CBT برای شناسایی الگوهای فکری و رفتاری که شما را بیشتر مضطرب میکنند یا هنگام تجربه اضطراب مانع بهتر شدن وضعیت شما میشوند، به کار میرود و انجام آن مستلزم مشاوره با یک متخصص روانشناسی است. هنگامی که شما هر الگوی نامطلوبی که به سبب ایجاد اضطراب در شما میشود را شناسایی میکنید، میتوانید این الگوها را با الگوهایی که اضطراب شما را کاهش داده و مهارتهای مقابله شما را بهبود میبخشند، جایگزین کنید.
حمله پانیک (حمله وحشت) ممکن است، هر جا و در هر زمان رخ دهد: به هنگام تماشای تئاتر، خرید یا رانندگی. یک حمله وحشت، یک دوره ناگهانی و غیر منتظره از ترسی شدید و فراگیر است که بین زمان شروع و پایان آن تمایز وجود دارد. این ترس با علائم جسمی شبیه به حمله قلبی یا خفگی همراه است. در حمله وحشت، عالئم جسمی در ظرف 10دقیقه به اوج خود میرسند. به همراه حمله وحشت اغلب فرد احساس میکند اتفاق ناگواری در حال رخ دادن است. فرد احساس میکند که باید فرار کند. به بیان دیگر پانیک یا وحشت زدگی، واکنشی غیر ارادی و ناخودآگاه سیستم عصبی بدن که در مواجه شدن با خطر احتمالی و به منظور محافظت از خود بروز می دهد، با عنوان پانیک شناخته می شود. در هنگام بروز حملات پانیک، فرد خطر احتمالی را از آنچه در واقعیت وجود دارد، بیشتر و شدیدتر احساس می نماید. در این موضوع که پانیک چیست، گفتنی است که در اغلب مواقع نشانه های پانیک در وجود فرد به صورت علائم جسمانی بروز پیدا می کند. اختلال پانیک یک بیماری است که شخص مبتلا حملات مکرری را با عالئم زیر تجربه میکند: • درد، فشار یا ناراحتی در قفسه سینه • تپش شدید قلب • اشکال در تنفس • احساس خفه شدن یا گرفتگی در ناحیه حلق • تعریق بیش از اندازه، احساس سبکی در ناحیه سر یا سرگیجه • سوزن سوزن شدن بخش هایی از بدن • سرد شدن یا گرگرفتگی؛ رعشه و لرزه یا احساس غیر واقعی بودن یا جدا شدن از بدن *گواهینامه این دوره از سمت مجموعه آن آموز بصورت الکترونیکی صادر و ایمیل می شود*
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یکی از درمانهایی موج سوم رفتاردرمانی است که برای درمان مشکلات روانی کاربرد دارد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مبنای فلسفی زمینهگرایی عملکردی و مبنای نظری چهارچوب رابطه ذهنی استوار شده است و دارای شش فرایند زیربنایی پذیرش، ارتباط با لحظه اکنون، خود به عنوان زمینه، گسلش، ارزشها و عمل متعهدانه می باشد. در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) هدف اصلی ایجاد انعطاف پذیری روانی است؛ یعنی ایجاد توانایی انتخاب عملی در بین گزینه های مختلف که مناسبتر باشد و نه عملی که صرفا جهت اجتناب از افکار، احساسات، خاطره ها یا تمایالت آشفته ساز انجام یا به فرد تحمیل شود. روشها و مهارتهایی که معمولاً در روانشناسی اکت استفاده میشوند: استعارهها و پارادوکسها فعالیتهای گروهی تمرینات گروهی فعالیتهای مبتنی بر ذهن آگاهی تقویت کنندههای انگیزشی ارزیابی ارزشها
درمان شناختی رفتاری نوعی روش روان درمانی است که تمرکزش بر تأثیر باورها، تفکرات و نگرشهای فرد بر احساسات و رفتارهای اوست. هدف از رفتار درمانی شناختی این است که به شما آموزش دهد چگونه در طول زندگیتان فعالانه با مشکلات یا اتفاقات مختلف مواجه شوید و آنها را پشت سر بگذارید. یکی از اساسیترین اصول رفتار درمانی شناختی این است که افکار غیرواقعی و غیرمنطقی و دقیقتر بگوییم افکار تحریفشدهی شما، باعث ایجاد ناراحتی و رفتارهای دردرسرساز میشوند. در عوض با تفکرات معقول و مبتنی بر واقعیتهای عینی زندگی، میتوانید نه تنها اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب را از خود دور کنید، بلکه در سختترین چالشهای زندگی واکنش مناسب نشان دهید. درمان شناختی رفتاری، عموما کوتاه مدت است و هدف آن، کمک به افرادی است با مشکل خاصی دست و پنجه نرم می کنند. در طول دوره درمان، افراد یاد می گیرند که چگونه الگوهای فکری مخرب یا پریشانی که بر رفتار و احساسات، تاثیر منفی می گذارند، را شناسایی کرده و تغییر دهند. درمان شناختی رفتاری به شما کمک می کند تا به گونه دیگری اندیشیده ودرنتیجه این طرز تفکر جدید شما میتوانید با رفتارهای سالم ترو درست تری در برابرحوادث ناخواسته وناگوار پیرامونتان برخورد نمائید. درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی روان درمانی است که به بیماران کمک می کند تا افکار و احساساتی که رفتارها را تحت تاثیر قرار می دهند، درک کنند. درمان شناختی رفتاری، معمولاً برای درمان طیف گسترده ای از اختلالات، از جمله فوبیا، اعتیاد، افسردگی و اضطراب استفاده می شود. درمان شناختی رفتاری، برای درمان افرادی استفاده شده است که به طیف وسیعی از اختلالات، مبتلا هستند، از جمله: اضطراب فوبیا وسواس فکری و عملی افسردگی اعتیاد اختلالات خوردن وحشتزدگی خشم
در بافت روانشناسی و روان درمانی، طرحواره یک اصل سازمان بخش کلی است که برای درک تجارب زندگی فرد الزم است. روانشناسان طرحواره را به عنوان موضوعی گسترده و فراگیر که شامل هیجان، حافظه و شناخت راجع به خود شخص یا ارتباط با دیگران است که در دوره کودکی یا نوجوانی رشد و پرورش می یابد و چگونگی تفکر انسان از محرک ها را هدایت کرده و در طول زندگی پیچیده و تا حد زیادی ناکارآمد می شود تعریف می کنند. اصطلاح طرحواره برای اولین بار توسط آدلر 1992 به کار رفت است، آدلر معتقد بود که آسیب شناسی روانی بازتاب طرحواره ناسالم و روان نژند است که زیر بنای سبک زندگی بکار می رود . یانگ مجموعه ای از طرحواره ها را مشخص کرده است که به آن ها طرحواره های ناسازگار اولیه می گوید. وی پانزده طرح واره را بیان می کند که این پانزده طرحواره عبارتند از: 1- محرومیت هیجانی 2- طرد / رهاشدگی 3- بی اعتمادی / بدرفتاری 4- انزوای اجتماعی 5 - نقص / شرم 6- شکست 7- وابستگی / بی کفایتی 8- آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری 9- گرفتاری / دردام افتادگی 10 - اطاعت ایثار 12 - بازداری هیجانی 13 - معیارهای نامنعطف 14 - استحقاق 15 - خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی این 15 طرحواره در درون 5.) حوزه مطابق با حوزه های تحولی اولیه قرار می گیرند. طرحواره ها در دوران کودکی رشد میکنند و به طور معمول در مقابل تغییر مقاوم هستند. طرحواره های مدیریت نشده؛ باعث ایجاد الگوهای منفی تقویت شونده از طریق تعاملات ناسالم میشوند. هنگامی که طرحوارهای را پرورش میدهید؛ این طرحواره در تلاش برای پیشگیری از تنش هیجانی به طور ناهشیار روی افکار و اقدامات شما اثرگذار است. شاید این روش، مفید به نظر برسد ولی روشهای مقابلهای حاصل از طرحواره ها غالباً ناسالم و مضر هستند. در این دوره آموزشی به مباحثی همچون تاریخچه طرحواره درمانی، مبانی و توضیح شکل گیری طرحواره درمانی، آشنایی با انواع سبک های مقابله ای ، سیمای بالینی 18 طرحواره، مفهوم سازی مراجع، ارزیابی و سنجش، بازوالدینی و رویاروسازی همدلانه و راهبردهای شناختی پرداخته می شود. مخاطبین این دوره دانشجویان، فارغ التحصیلان و متخصصین حوزه مشاوره و روانشناسی و علاقه مندان به مبحث طرحواره درمانی می باشد.